{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی اموزمذهبی‌، عضو در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو ,, معنی اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو پ, معنی اkmxkvifd‌، uqm تاxi‌ pxf‌، fbdj‌تاxi‌اd‌ mاcb lcbj تfgdy‌ lcbj‌، تfgdy‌ abj‌ [bdb اgاdkاj‌، lsdli‌ تاxi‌ fbdjd‌ mاcbamb، jm ,, معنی اصطلاح اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو ,, معادل اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو ,, اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو , چی میشه؟, اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو , یعنی چی؟, اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو , synonym, اموزمذهبی‌، عضو تازه‌ حزب‌، بدین‌تازه‌ای‌ وارد کردن تبلیغ‌ کردن‌، تبلیغ‌ شدن‌ جدید الایمان‌، کسیکه‌ تازه‌ بدینی‌ واردشود، نو , definition,